خب خب خب.اونقدر استرس دارم که نمیدونم از کجا شروع به نوشتن کنمهرررروز سایت سنجش رو چک میکنم جالبه توی خود سایت هیچ اطلاعیه ای نیومدهاما اخبار گفته توی هفته ی دیگه میاد بابا اینا میدونن حد استرس منو ! بعد جالبه بابام دیروز مثبتی مقدمه میگه جوابا ۱۷ ام میاد !!!منو میگی گفتم از کجااا میدونی ؟ میگه تو زیر نویس شبکه خبر اومده هیچی دیگههه ملدم من حالا اصلا نمیتونم رو کارم تمرکز کنم فکر جوابا یک لحظه ام رهام نمیکنه.

از ترجمه مقالم فقط یک پارگراف مونده کتاب بابا گوریو رو میخوام همین امروز شروع کنم و تا آخر شب بیندمشفقط کار کردنه که میتونه گذر زمان رو برای من آسون کته که متوجه نشم این سه روز میخواد چه طوری بگذره.

من با این حال جسمی و روحی با خوردن این همه دارو شاید بیشتر از این نمیتونستم تلاش کنم شایدم میتونستم .نمی دونم .

میخواستم بذارم برای سال دیگه اما مشاورم میگفت اگر جای من بود همین سال رو می رفت وقت رو تلف نمی کرد حتی گفت تجربه درس خوندن تو شهرستان یه تجربه ی یونیکه

نمیدونم سرنوشتم چه طوری رقم زده شده .اما اینو میدونم بعد این همه سختی حق من نیست نرسیدن نشدن من هنوز امید دارم ،هر چند کم .

‌امید دارم قبول بشم و وارد مرحله بزرگی از زندگیم بشمیه جورابی سال ۸۶برام تکرار شه اما این بار با سوفی قوی تر و مصمم تر .


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها